سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ذکری
 

معنای ولایت فقیه:

فقیه یعنی اسلام شناس. ولایت یعنی حکومت (ربوبیت تشریعی). حکومت در همه جای دنیا هست و هیچ جا هم به معنای محجور و سفیه و مجنون بودن مردم نیست. چون شبهه می­کنند که وقتی می­گویید ولیّ، پس یعنی مردم سفیه و مجنونند. که در پاسخ می­گوییم هیچ ربطی به آن ندارد و ولایت به معنای حکومت است.

اثبات ولایت فقیه:

ادله­ی عقلی: تمام فقها می­گویند بحثی را که عقل می­­فهمد (اگر برهانی بفهمد نه به نحو ظن و گمان) دیگر هیچ نیازی به نقل نداریم. بحث ولایت فقیه نیز قبل از این که روایی باشد، یک بحث عقلی است.

دلیل اول:

1- وجود حکومت در جامعه انسانی برای جلوگیری از هرج و مرج و تدبیر جامعه ضروری است.

2- حکومت ایده­آل و مطلوب، حکومتی است که حاکم آن اَصلح ِ آن سه شرطِ حاکم باشد. یعنی در رأس حکومت، انسان معصوم قرار بگیرد.

3- در صورت عدم دسترسی به انسان معصوم، سه فرض بیشتر مطرح نیست:

فرض اول: هیچ کس حق حکومت ندارد.

فرض دوم: غیر اصلح، حق حکومت دارد (هر کسی می­تواند حاکم شود) یا (شورای رهبری) یا (دموکراسی غرب).

فرض سوم: اصلح حق حکومت دارد.

4- فرض اول و دوم خلاف عقل است. چون اولاً وجود حکومت عقلاً ضروری است و ثانیاً با وجود اصلح، رفتن سراغ غیر اصلح عاقلانه نیست.

5- بنابراین عقل حکم می­کند که در نبودِ انسان کامل، نزدیکترین حکومت به حکومتِ معصوم را باید تشکیل داد.

6- نزدیکیِ یک حکومت به حکومت ایده­آل، در سه امر متبلور است: فقاهت، تقوا، مدیریت.

نتیجه: به حکم عقل، کشف می­کنیم در زمان دسترسی نداشتن به معصوم، نزدیکترین شخص به او، اذن حکومت دارد. یعنی فقیه جامع الشرایط.

دلیل دوم:

1- حکومت ضروری است.

2- خداوند اذن اجرای قوانین وحکومت را به حضرت رسول و اهل بیت (ع) داده است. یعنی اهل بیت (ع)، حق تصرف در جان، مال و آبروی انسان ها را دارند.

3- در صورت عدم دسترسی به معصوم، سه فرض بیشتر مطرح نیست:

اول: خدا به هیچ کس اجازه اجرای احکام اجتماعی اسلام را نداده است. احکام تعطیل است تا زمان ظهور.

دوم: خدا به غیر اصلح اذن اجرای احکام اجتماعی اسلام را داده است.

سوم: خدا به اصلح اذن اجرای احکام اجتماعی اسلام را داده است.

فرض اول و دوم خلاف عقل، حکمت و نقض غرض آفرینش است. به کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند می­گوییم احکامی که خدا به خاطر یکی­اش، مَلَک را کافر می­کند، چگونه راضی به تعطیلی احکام اجتماعی که نسبتش با احکام فردی، 99 به 1 است، می­شود؟

از طرف دیگر، اگر این احکام از ابتدا تأثیری در سعادت بشر نداشته، پس از اول، وضع احکام عبث بوده. و اگر تأثیر داشته، آیا می­شود خدایی که ما را برای رسیدن به سعادت آفریده، راه رسیدن ما به سعادت را تعطیل کند؟

4- در صورتِ نبودنِ انسان کامل، نزدیکترین شخص به معصوم، حق تصرف در جان، مال و آبروی مردم بر طبق میزان الهی را دارد.

5- نزدیکترین شخص به معصوم، کسی است که در سه شرط تقوا، فقاهت و مدیریت، بهترینِ جامعه خود باشد.

نتیجه: در زمان غیبت، به حکم عقل، کشف می­کنیم بهترین انسان در سه شرط مذکور، اذن اجرای احکام اجتماعی و تصرف در جان، مال و آبروی انسان ها را دارد.

در زمان غیبت، حضرت صاحب قطعاً نایب دارند و نایبشان هم اصلحِ آن سه شرط است. و هر که نایبشان را رد کند به دلیل عقل و نقل مشرک است. مَن رَدّه کَالرّاد علینا و الرّاد علینا مُشرک.

تشخیص اصلح:

عقل برای تعیین اصلح در یک زمینه، به سراغ متخصصان همان زمینه می­رود.

در ولایت فقیه، دنبال فقیهِ با تقوای مدیر می­گردیم. چنین کسی را خبرگانِ این سه امر جمع می­شوند و تشخیص می­دهند. و عقلاً هیچ راهی بهتر از این وجود ندارد و این راه چون عقلی است، حجت است و در قیامت می­توانیم به این حجت استدلال کنیم و اگر به آن عمل نکنیم مؤاخذه می­شویم.

برای انتخاب خبرگان، فقاهتشان را شورای نگهبان تأیید می­کند و تقوایشان را مردم رأی می­دهند و مدیریت را هم شورای نگهبان و هم مردم رأی می­دهند. (تقوا یعنی این که مردم گناه علنی از او ندیده باشند)

ولایت مطلقه:

ولایت مطلقه­ی فقیه، به این معنا نیست که فقیه هرکار دلش خواست می­تواند بکند. بلکه مطلق در مقابل مقید است. اول باید بببینیم ولایت مقیده یعنی چه؟

ولایت مقیده دو دیدگاه دارد:

1- فقیه فقط در امور حسبیه ولایت دارد. (امور حسبیه یعنی اموری که شارع به بر زمین ماندن آن رضایت ندارد. مثل رسیدگی به ایتام، فقرا، وجوهات، وقف، حوزه علمیه و ...) لازمه­ی این حرف این است که احکام اجتماعی اسلام تعطیل شود. ولایت مطلقه، یعنی ما این قید را قبول نداریم. دایره­ی ولایت، همه­ی امور مربوط به اجتماع و حکومت را دربرمی­گیرد.

2- فقیه در امور حسبیه و اضطرار ولایت دارد. امور حسبیه که مشخص است. اضطرار مثل زمان جنگ که دشمن حمله کرده، و موارد مشابه.

ولایت مطلقه می­گوید فقیه در همه­ی امور اجتماعی ولایت دارد و نیز نیازی به رسیدن به اضطرار نیست. اگر کاری توجیه عقلانی داشت، فقیه می­تواند با ولایت خود آن را انجام دهد. برای اِعمال ولایت، نیازی به اضطرار نیست، و هر کاری که به مصلحت اسلام باشد می­تواند انجام دهد.

پس ولایت مطلقه یعنی ولیّ فقیه تمام اختیاراتی که امام معصوم (ع) برای اداره­ی جامعه دارد را داراست، و در اختیارات، استثنایی وجود ندارد.

جهانی بودن ولایت فقیه:

بشر جز رجوع به ولایت راهی ندارد. تنها راهکار نجات بشریت همین است. آیا این بدین معناست که همه­ی جهان باید شیعه شوند؟

اگر بحث را از جنبه­ی مالکیت خدا نگاه کنیم، بحث محصور می­شود به شیعه. ولی ولایت فقیه، خیلی تئوری محکمی است. گفتیم ولیّ فقیه بهترین انسان های روی زمین است. ما بحث حقّ ذاتی خدا را می­گذاریم کنار. به بشریت می­گوییم ما معتقدیم شخصی باید حکومت کند که اصلح باشد. یعنی مصالح و مفاسد مردم را خوب بلد باشد و دنبال قدرت و هوای نفس نباشد و مدیریت بلد باشد. (در بحران، بهترین راهکار را ارائه کند.)

یعنی عقلا اگر بگردند، کسی جز ولیّ فقیهِ ما پیدا نمی­کنند (اگر منصف باشند).

تئوری ساده­ی ولایت فقیه هم همین است که حکومت ضرورت دارد. حکومت حاکم می­خواهد، و حاکم باید بهترین انسان از نظر علم،تقوا و مدیریت باشد.

نظریه­ی کشف:

ولیّ فقیه مشروعیت را از جانب خدا دارد و کار خبرگان کشف ولیّ فقیه است. ولیّ هست و خبرگان آن را کشف می­کنند. این همان چیزی است که به نظریه­ی کشف معروف است. چون اسم نیامده، نصب عام شده و خبرگان کشف می­کنند. خبرگان نه نصب می­کنند و نه عزل، بلکه کشف نصب و کشف عزل می­کنند. نتیجه­اش این است که اگر ولیّ فقیه عمداً یک گناه بکند، خود به خود عزل می­شود. خبرگان وظیفه­ی نظارت هم دارد. نظارت بر گناهِ عمدیِ فقیه.

عزل و نصب به دست خدا انجام می­شود، چون حق و مشروعیت از جانب خداست. خبرگان فقط کشف عزل و نصب می­کند و به مردم اعلام می­کند.

شبهات:

1- شاید خبرگان در انتخاب ولیّ فقیهِ نالایق، تبانی کرده باشند.

جواب: عقل می­گوید اگر در این صورت، خدا مردم را آگاه نکند، یا علم ندارد و نمی­داند اصلح کیست و یا قدرت ندارد این کار را بکند و یا بخیل است و هر سه بر خدا محال است. در ماجرای سقیفه، بعد از تبانی و انتخاب خلیفه، خدا به وسیله­ی حضرت زهرا (س) حجت را بر مردم تمام کرد و تبانی را افشا نمود. "لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل. ما رسول می­فرستیم تا بعد از آن کسی حجت نیاورد بر خدا که خدایا من نمی­دانستم."

2- شاید خبرگان در انتخاب اصلح اشتباه کنند.

جواب: در این صورت باز نتیجه، انتخاب غیر اصلح است و جوابش همان جواب بالاست. به شرطِ تقوای خبرگان، احتمال اشتباه صفر است. در چنین موردی اگر یک آدم عاقل بتواند کمک کند، کمک می­کند. آن وقت خدا و امام زمان (عج) می­توانند کمک کنند و نمی­کنند؟

3- مقبولیت ولیّ فقیه چگونه تشخیص داده می­شود؟

جواب: راه کشف مقبولیت در همه جای دنیا، انتخابات است و همه­ی عقلا هم می­پذیرند. چون شرکت در انتخابات به معنای رأی به نظام است. کسی که در انتخابات شرکت می­کند، اول دارد به نظام رأی می­دهد و سپس به کاندیدای خودش. علاوه بر آن راهپیمایی های هر ساله، و غیر از آن حضور مردم در صحنه هایی مثل 9 دی گواه است.

4- حالا اگر مقبولیت کم شد، کف مقبولیت چقدر است؟

آن قدر مقبولیت لازم است که ولیّ بتواند حکومتش را تشکیل دهد. درصد خاصی ندارد.

5- اطاعت مردم از ولیّ باید در چه حدی باشد؟

باید تا حدی باشد که نظام پیش رود. بله گاهی اطاعت کند و یا تند می­شود، ولی نظام پیش می­رود.

6- رهبری به صورت شورا باشد؟

مدیریت به صورت شورا، خلاف عقل است. اصلاً نمی­توان مدیریت کرد. باید حرف آخر را یک نفر بزند. اگر در یک شورا اختلاف شد، چه بر سر مملکت می­آید؟ در یک مسابقه­ی فوتبال، اگر دو داور هم عرض باشند، مسابقه به هم می­ریزد.

روایات هم این مطلب را تأیید می­کند: در هر زمان فقط یک امام هست. مثل زمان امام حسن و امام حسین (ع) که با وجود دو معصوم، ولی یکی امام است.

7- فرق حکم و فتوا؟

فتوا مربوط به مرجع تقلید است و در امور فردیِ محض است. در امور اجتماعی، مرجع نیز مقلّد ولیّ فقیه است. حکم یعنی امر و نهیِ ولیّ در حیطه­ی امور اجتماعی.

همه­ی احکامِ ولیّ فقیه، حکمِ ولایی است و ردّ هر کدام شرک است.

8- اگر حکومت اسلامی است، چرا فقر، چرا ظلم، چرا فساد و .... هست؟

اولاً این حرف، ردّ ولایت فقیه نیست. ولایت فقیه از طریق عقل، اثبات شده و این سخن آن را رد نمی­کند.

ثانیاً اگر این اشکال، وارد است، به زمان حضرت علی (ع) هم وارد است. فقیرِ زمان آن حضرت را خیلی راحت­تر می­توان تأمین کرد تا الـآن. یک لقمه نان برای رفع فقرش کافی بود. زمان آن حضرت، تکنولوژی نبود. زمان آن حضرت، امپراطوری های روم، خیلی بزرگ بود.

چرا حضرت علی (ع) نتوانست؟ چون یار نداشت. خود حضرت می­فرماید: من نمی­توانم این کارها را بکنم، چون کسی به حرفم گوش نمی­کند. اگر مردم و مسئولین، ولایت پذیر نباشند، جامعه اصلاح نمی­شود. خودِ امام زمان (عج) هم که بیاید، یک شبه نمی­تواند جامعه را درست کند. روایت است که او بیش از رسول خدا (ص) خون دل می­خورد تا جامعه را درست کند. امام زمان (عج) هم هنوز 313 یار درست و حسابی ندارد و گرنه ظهور برایش واجب می­شد.

از معجزات الهی است که با این همه مشکلات، این انقلاب را ولیّ فقیه 34 سال است که دارد پیش می­برد و روز به روز هم پیشرفت می­کند.

9- آیا ما چند ولیّ فقیه داریم یا یکی؟ در کشورهایی که انقلابشان پیروز شود، ولیّ فقیه کیست؟

 

طبق برهان، فقط یک نفر ولایت دارد بر کلّ کره­ی زمین، و آن اصلح است. اگر هر کشوری یک اصلح داشته باشد، اصلحِ بین آنان، می­شود ولیّ فقیه، و بقیه، نائب او می­شوند.پس اصلاً تعدد ولیّ فقیه را قبول نداریم. به همان دلیل که شورای رهبری باطل است، تعدد ولی فقیه هم باطل است.


[ شنبه 92/7/13 ] [ 10:58 صبح ] [ ذکرِی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 124366